سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهندسی توسعه نظام اجتماعی
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» یادداشت های فلسفه (1) معنا و مفهوم عقل عملی و عقل نظری


«حکما معتقدند که روح انسانی دارای دو قوه یا دو جنبه اصلی است یکی جنبه نظری یا قوه علمیه و دیگری جنبه عملی یا قوه محرکه و فعاله و به عبارت ساده‌تر درک کردن و کار کردن. از این رو است که حکمت به دو دسته تقسیم می‌شود حکمت نظری و حکمت عملی؛ حکمت نظری به دنبال معرفت حقائق و شناخت صحیح است و حکمت عملی در پی‌معرفت وظائف و تشخیص کردار درست و راه و رسم نیکو است؛ در بیان ملاصدرا انسان دارای دو عنصر است عنصر تجردی و عنصر مادی و بطبع نفس انسانی هم دارای دوجنبه است: جنبه ذاتی نفس که مجرد است و جنبه تعلق به بدن و ماده. حکمت که هدف آن استکمال نفس است متناسب با این دو بُعد به دو شاخه تقسیم می‌شود وظیفه حکمت نظری اصلاح قوه علمی و در نتیجه آباد کردن نشاه تجردی انسان است و در مقابل حکمت عملی درصدد اصلاح قوه عملی و آباد کردن نشاه تعلقی نفس است.

«ما در علوم نظری به دنبال این هستیم که قوه نظری نفس را کامل کنیم به این صورت که نفس را از مرتبه عقل هیولانی به مرتبه عقل بالفعل برسانیم چون نفس انسان از مرحله عقل هیولانی حرکت را آغاز می‌کند و تدریجاً با آموختن علوم به عقل بالفعل می‌رسد؛ این استکمال در واقع با حصول و پیدایش تصورات و تصدیقات تحقق می‌یابد؛ در ابتدا نفس انسان نسبت به تصورات و تصدیقات بلاقوه است و این مرتبه را مرتبه عقل هیولانی می‌نامند و هنگامی که این تصورات و تصدیقات بالفعل در نفس تحقق یافتند، نفس کامل‌تر شده و به مرتبه عقل بالفعل می‌رسد؛ تا بدین جا جمیع علوم فلسفی چه نظری و چه عملی با هم اشتراک دارند یعنی در همه این علوم تعدادی از تصورات و تصدیقاتی که برای ما به صورت بالقوه بودند به فعلیت می‌رسند و از این مرحله به بعد تفاوت علوم نظری با علوم عملی ظاهر می‌شود.»[1]

در علوم نظری متعلق تصورات و تصدیقات اموری است که اعمال و احوال ما نیستند در حالی که متعلق تصورات و تصدیقات در علوم عملی اعمال و احوال ماست مراد از احوال و ملکات نفسانی است که منشاء عمل اختیاری می‌گردد»[2] شیخ علوم عملی را این گونه تعریف می‌کند؛ «علوم عملی علومی هستند که در آنها‌ اولاً استکمال قوه نظری مطلوب است این استکمال با حصول تصورات و تصدیقات متعلق به آنچه‌ اعمال انسان است، ایجاد می‌شود بعد از اینکه این تصورات و تصدیقات حاصل شد، قوه عملی نفس با کسب اخلاق فاضله استکمال می‌یابد.»[3]

فارابی می‌گوید «عقل عملی قوه‌ای است که بواسطه آن، انسان به مقدماتی دست می‌یابد که از راه کثرت تجارب و طول مشاهده اشیاء محسوسه حاصل می‌شوند و برای انسان آگاهی به آنچه را که شایسته برگزیدن و عمل کردن و یا دوری نمودن است، ممکن می‌سازد یعنی عقل عملی است که باید و نبایدها را معلوم می‌دارد و علوم عملی بیانگر همین باید و نبایدها هستند»[4] «طبق این تعریف ابتدا نفس باید علومی را تحصیل کند که متعلق به اعمال اختیاری اسان است ـ تا اینجا مربوط به قوه نظری نفس است ـ ولی این دانستن مقدمه عمل است و اگر عمل مطلوب انجام یافت، استکمال قوه عملی بدست می‌آید…»[5] معمولا در فلسفه جنبه نظری و معرفتی فلسفه را بر جنبه عملی آن مقدم می‌شمارند و حتی حکمت‌ عملی را همچون مقدمه‌ای برای وصول به معرفت حقائق موجودات می‌دانند… از آثار فیلسوفان مسلمان و غیر مسلمان دلایل زیر بر تقدم حکمت نظری بر حکمت عملی استفاده می‌شود:

الف: آگاهی بر هر فعل و رفتاری مقدم است و کار نیکو و نفس پاکیزه در گرو شناخت درست است بر این مطلب به ویژه سقراط تاکید می‌کند.

ب: حقیقت انسان و امتیاز او از سایر حیوانات به قوه نطق و عقل اوست بدیهی است که کمال انسان بستگی به پرورش قوه ای دارد که از امتیازات اوست. این نظریه را نخستین بار ارسطو مطرح ساخت. 

ج: حقیقت انسان همان روح مجرد است که در قالب بدن محبوس مانده است از این رو کمال و آزادی روح به گسستن از بند تَن و اتصال به عالم مجردات و بهره‌گیری از حقائق و معارف آن عالم است برای رسیدن به این رُتبه که مرتبه درک معارف عقلی است باید از دانش‌های گوناگون و علم اخلاق بهره برد. می‌گویند این نظریه را نخستین بار افلاطون تبیین کرد.

«غایت حکمت نظری آن است که صورت نظام وجود به تمام و کمال در نفس انسان نقش بندد به گونه‌ای که خود نفس به جهانی عقلانی نظیر جهان عینی خارجی گردد … به هر حال این مسئله مبتنی بر مسئله اتحاد عقل، عاقل و معقول است بدین معنی که نفس وقتی واجد این مدرکات می‌شود از یک سو با عقل متحد شده عین عقل می گردد و از سوی دیگر بدلیل اتحاد عاقل و معقول بتدریج در درون ذات خویش به جهانی عقلانی مشابه جهان خارج (که معقولات بالعرض است) تبدیل می‌گردد البته این مشابهت تنها در صورت و هیئت است نه در ماده زیرا جهان عنصری، هم صورت دارد و هم ماده و حال آنکه عالم عقل و تجرد صورت و فعلیت محض است و ماده ندارد پس نفس فیلسوف تنها از لحاظ صورت، با جهان مادی شباهت دارد. اما بهره و فایده حکمت عملی آن است که انسان با انجام اعمال نیکو به جایی برسد که نفس حالت عُلو و تسلط بر بدن پیدا کند و بدن تسلیم و منقاد نفس گردد.»[6]

در علوم عملی غایت نهایی همان استکمال قوه عملی است؛ «این غایت متوقف بر قوه نظری نفس است در حالی که در علوم نظری غایت همان استکمال قوه نظری نفس است و بس. پس به تعبیر دیگر استکمال قوه نظری نفس در علوم نظری مطلوب بالذات است حال آنکه این استکمال در علوم عملی مطلوب بالغیر است»[7]

شیخ می‌گوید «غایت در علوم نظری حصول رأی و اعتقاد است اما نه رأی و اعتقاد درباره کیفیت عمل یعنی علوم نظری این نیست که معتقد شویم چه کاری باید انجام داد و یا اینکه معتقد شویم چه ملکه و خلقی مبدأ یک کار اختیاری می‌شود بر خلاف علوم عملی که در آنها غایت حصول رأی و اعتقادی است که متعلق به کیفیت عمل و مبادی آن می‌باشد.»[8] «… پس حالات و ملکات نفسانی اگر از جهت نحوه وجود مورد بحث قرارگرفتند باید در علوم نظری جای گیرند (نه از آن جهت که این حالات مبدأ اعمال اختیاری انسان باشند) ولی اگر از جهت مبدء عمل اختیاری بودن مورد بحث قرار گرفتند باید در علوم عملی گنجانده شوند»[9]«علوم نظری محصول توجه ذاتی نفس به جهان بالاتر است و غایت نفس از این توجه این است که به صورت عقل بالفعل در آید و علوم عملی محصول توجه نفس به تدبیر بدن است که غایت هر دو دسته علم کمال نفس است ولی غایت اولی که علم حقیقی است کمال نفس است به اینکه بداند و غایت دومی کمال نفس است به اینکه بداند که خوب عمل کند؛ آراء و عقائد عملی قرار دادی و عملی هستند و به تعبیر شیخ اصطلاحی‌اند[10] و از نظر دیگر از مقبولات و مشهوراتند»[11]

بحث از اینجا آغاز می‌شود که مرحوم شیخ تفاوت علوم نظری از علوم عملی را به غایت دانسته‌اند در اینجا ادعاهای مختلفی مطرح شده است که در نهایت این تقسیم مطرح شده است بعضی ادعا کرده‌اند که می‌توان علوم را از راه تفاوت آنها در غایات از یکدیگر متمایز دانست و ضرورتی نیست که در همه جا تمایز علوم به موضوعات باشد و شیخ نیز این گونه عمل کرده است؛ یعنی غایت در علوم نظری را استکمال قوه نظری نفس دانسته ولی غایت در علوم عملی را استکمال قوه عملی نفس قلمداد کرده است گرچه استکمال مقدمه‌ای دارد و آن استکمال قوه نظری نفس است. بعضی دیگر بر این اصرار ورزیده‌اند بر اینکه ضرورتاً تمایز علوم به تمایز موضوعات است و این گونه توجیه کرده‌اند که گرچه شیخ تمایز علوم را به تمایز غایات دانسته است و لکن این اختلاف در غایات حکایت و کاشف از اختلاف در موضوعات است و لذا تمایز در غایات، اماره و کاشف از تمایز اصلی آنها در موضوعات است. اما عده‌ای دیگر گفته‌اند، تمایز علوم ربطی به تمایز به موضوعات و غایات آنها ندارد؛ بلکه دلیل دوگانگی آن است که نفس دو قوه دارد یکی قوه عملی و دیگری قوه نظری و اینها دو عقل هستند که هر یک ادرکات مخصوص به خود دارد؛ لذا دو دسته علوم پدید آمده‌اند. یکی علوم نظری و دیگری علوم عملی، عقل عملی علوم عملی را به ما می‌آموزد و عقل نظری علوم نظری را! اما عده‌ای دیگر منکر وجود دو عقل شده‌اند به اینکه انسان فقط یک عقل دارد مسائل حکمت عملی را با عقل نظری ادراک می‌کنیم لکن در مقام عمل قوه عملی واسطه می‌شود تا اینکه اراده در نفس پدید آید و به عمل منتهی شویم. بعضی گفته‌اند نفس یک موجود بسیط است ولی دو رویه دارد توجهی به عالم مافوق خود یعنی عالم عقول می‌کند و بواسطه این توجه معقولات را از عقل فعال دریافت می‌کند توجه دیگری به علام مادون خود یعنی عالم بدن و طبیعت می‌کند که این توجه منشاء تدبیر بدن می‌گردد و با یان توجه است که علوم عملی را دریافت می‌کند.»[12]

[1]. الهیات شفاء ص33

[2]. الهیات شفاء ص33

[3]. الهیات شفاء ص35

[4]. فصوص منتزعه ص54 به نقل از شرح الهیات شفاء ص33

28. الهیات شفاء ص 36

 [6]. شرح اسفار ص 86

[7]. الهیات شفاء ص 36

[8]. شرح الهیات شفاء ص34

[9]. الهیات شفاء ص35

[10]. ابن سینا الشفاء الطبیعیات 6 النفس ص 37

[11]. همان ص 185

[12]. خلاصه‌ای از الهیات شفا ص37 و 36




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علیرضا انجم شعاع ( چهارشنبه 94/5/21 :: ساعت 8:32 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مکتب سلیمانی در گذر ایام الله تاریخ و الزامات و موانع انتقام سخت
مکتب سلیمانی در گذر ایام الله تاریخ و الزامات و موانع انتقام سخت
مکتب سلیمانی در گذر ایام الله تاریخ و الزامات و موانع انتقام سخت
گزارش نشست علمی انجمن فقه در موضوع: وقف پول از دیدگاه امامیه
خلاصه طرح مطالعاتی استراتژی توسعه صنعتی کشور مسعود نیلی
فلسفه چگونگی اسلامی(6)
فلسفه چگونگی اسلامی(6)
فلسفه چگونگی اسلامی(4)
فلسف چگونگی اسلامی(3)
فلسفه چگونگی اسلامی (2)
فلسفه چگونگی اسلامی(1)
به مناسب هفته افشای حقوق بشر غربی
تبیین و تعمیق مولفه های صنعت موضوعاً براساس فلسفه شدن اسلامی د
جلسه اول سلسله نشست های انقلاب اسلامی- حجت الاسلام صدوق
تعریف سیستم و نگرش سیستمی
[همه عناوین(83)]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 68199
» درباره من

مهندسی توسعه نظام اجتماعی

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب