2ـ پیدایش هویت شخصیت حقوقی در بخش خصوصی
طبق تعریف «شخص حقوقی به دسته ای از افراد انسان گفته میشود که قانونگذار بر آن، شخصیت حقوقی قائل شده باشد؛ یعنی آن را یک وجود حقوقی مستقل شناخته باشد و به عبارت دیگر برای آن حقوق و تکالیفی مانند حقوق و تکالیف انسان قائل شده باشد. شخص حقوقی دارای اراده و فعالیتی خاص است که از اراده و فعالیت افراد تشکیل دهنده آن، متمایز میباشد و دارای اسم جداگانه، دارائی جداگانه و اقامتگاه مستقل میباشد و میتواند اقامه دعوی کند و یا طرف دعوی قرار گیرد»[1] این شخص حقوقی هم میتواند در بخش دولتی بوجود آید، مانند شهرداریها و هم در بخش خصوصی که شامل شرکتها میشود. چون اکثریت قریب به اتفاق شرکتها برای کسب سود تشکیل میشوند، لذا معمولاً لفظ شرکت به این معنی انصراف مییابد این نکته در تعریف شرکت بدین گونه ذکر شده است: شرکت از لحاظ حقوقی، سازمانی دارای شخصیت حقوقی که برای اجرای عملیات معینی تشکیل میشود اگر چه بعضی از شرکتها برای کارهای خیر یا تعاونی تشکیل میشوند اما اغلب شرکتها برای تحصیل سود تاسیس میشوند و لفظ شرکت ناظر به این معنا است. دارا بودن شخصیت حقوقی بسیاری از امکانات فرد انسانی را به شرکت میدهد، مثلاً شرکت میتواند مالک باشد یا مرتکب جرم شود که برای آن در قوانین مربوطه مجازاتهایی مقرر است[2] حال توجه کنیم که اگر این شخصیت حقوقی بر محور سرمایه بنا نهاده شود ـ آن گونه که در شرکتهای سهامی پرداخته میشود ـ از این لحظه دیگر سرمایه شخصیتی جاندار میگردد و ساختار سلولی آن تکوین مییابد. به طوری که شاخصه تفاوت شرکت سهامی با شرکت تضامنی و نسبی را شخصیت یافتن و طرف توجه بودن، سرمایه ذکر میکنند به عنوان مثال گفته میشود که در شرکت تضامنی و نسبی چون شرکاء در مقابل طلبکاران مسئولیت دارند، شخصیت شرکاء طرف توجه است ولی در شرکت سهامی فقط سرمایه اهمیت دارد و شخصیت شُرکاء مورد توجه نیست.بنابراین هنگامی که قانون اجازهی رسمیت یافتن شرکت سهامی را صادر میکند و یک شرکت سهامی به ثبت میرسد و اهرمهای قانونی در جهت حمایت از آن قرار میگیرند، عملاً سرمایه در مقابل انسان شخصیت مییابد. و در نهایت بر او مسلط میشود.
در اسلام شخصیت حقوقی مطرح است اما هر شخصیت حقوقی یک ساختار تصمیمگیری دارد که اگر این ساختار بر هویت سرمایه تکیه کرد و حق تصمیم به کسانی که سرمایه بیشتر دارند، سپرده شد در واقع نفوذ اراده سرمایه در کل ساختار رسمیت مییابد و این آغاز افتراق شرکت شرعی با شرکت سهامی است. به عبارت دیگر شخصیت حقوقی شرکت سهامی یعنی شخصیت اجتماعی سرمایه!