کلیات نقد مقدمه کتاب «مثلت توسعه ایده ای نو در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی» جلد اول مبانی نظری
مقدمه: بسیار خرسندیم که پس از سالیان متمادی بعد از انقلاب در استانداری کرمان (و خصوصا استاندار محترم) توجه ویژه ای به مباحث علمی و تئوریک اقتصاد شده است یعنی در بحث توسعه استان به گامی فراتر از دستور العملهای اجرایی و مقطعی صرف توجه شده است. کتاب مثلث توسعه شامل دو جلد جلد اول: مبانی نظری و جلد دوم موانع توسعه اقتصادی در بخش مقررات و قوانین میباشد. کلیات و سرفصلهای نقد و تقریر و جمعبندی جلد اول به قرار ذیل میباشد:
ابتدا مثلت توسعه به چه معناست؟ و دیگر آنکه آیا مثلث توسعه ایده ای جدید و نو را در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی بیان می نماید یا خیر؟ برای بررسی این سوال ناگزیریم مروری بر بخشهای این کتاب بیندازیم. (شامل: یک مقدمه و سه بخش)
مقدمه: در مقدمه این آمده است خلق ثروت و افزایش رفاه عمومی از دو طریق قابل دستیابی است:
1. باور اجتماعی بر مبنای کرامت و حرمت سرمایه گذاری و تکریم سرمایه گذاران به عنوان جهاد گران اقتصادی:
نقد: اقتصاد سرمایه داری و فرهنگ آن ذاتا با باورهای دینی و اجتماعی مردم ایران در تنازع و درگیری است ذات اقتصاد سرمایه داری چیزی جز تحقیر انسان و تجلیل و تکریم سرمایه نیست این اقتصاد به انسان همانند سایر موجودات بعنوان یک کالا نگاه میکند که باید خرج رشد سرمایه و تجمع پول و ثروت شود لذا در این اقتصاد بویی از کرامت و حرمت انسان و ارزشهای انسانی وجود ندارد. در چنین نظامی طبیعی است که رفاه عمومی تحقق نیابد لذا بسیار طبیعیاست که اقتصاد سرمایه داری نتواند انگیزه های انقلابی و مذهبی را به عنوان پشتوانه بخش تولید شناسایی و هدایت نماید. و عملا این مثلث توسعه به سرانجامی نمی انجامد فرهنگ مدیریت سرمایهداری؛ فاصله طبقاتی خود را در قالب الگوی مصرف طبقاتی براساس حاکمیت قشر سرمایهدار بر مدیران و مدیران بر متخصّصین و متخصّصین بر کارگر فنی و آنها بر کارگر ساده اعمال مینماید که: در بخش دولتی از طریق الگوی طبقهبندی مشاغل در سازمان امور استخدامی و کشوری در بخش خصوصی از طریق قانون کار و کارگری و در بخش تعاونی از طریق قانون شرکتها به روشنی قابل مشاهده است.
از طرف دیگر فرهنگ مذهب از طریق «فرهنگ سنّتی تبلیغ»، مردم را به فرهنگ قناعت دعوت مینماید، غافل از آنکه فرهنگ مدرنیته از طریق رسانهها و بقیه ابزارهایش، هماهنگ با سیاستهای فرهنگ سرمایهداری، مردم را به مصرف انبوه و متنوّع دعوت مینماید. این مهم ایجاد دهکها و فاصله طبقاتی را موجب شده که از تغییر رویکرد کارشناسی شرقی به کارشناسی غربی بعد از دوره دفاع مقدّس و پایان جنگ تحمیلی آغاز و تاکنون ادامه داشته و دارد و آن را در نظام نهادینه کرده است.
2. اتحاد و همدلی همه نیروهای تاثیر گذار و عوامل پشتیبان حکومتی برای بهبود کسب و کار اقتصادی
نقد: مشکل فضای کسب و کار ابتدا مشکلی علمی و انگیزه ای است و قصه با همدلی و تفاهم نیروهای سیاسی جامعه هم حل نمیشود در علم اقتصاد سرمایه داری بازار کار در کنار بازارهای دیگر(سرمایه، کالا، ابزار) تابع بازار سرمایه است و از قوانین آن تبعیت میکند اما در وضعیت امروز جامعه این بجای تبعیت یک چالش و تزاحم دائمی میان بازار کار و سرمایه وجود دارد و عملا سود سرمایه به چالش و بن بست رسیده است لذا میبینیم که جهش قیمتها گاه به نفع سود سرمایه و گاه بنفع قیمت کار رقم میخورد .(انفجار قیمتها) علت این امر این است که نرخ دستمزد کارگر از انتظارات مصرفی و توزیعی جامعه تبعیت میکند تا الگوی نظام تولید! واقع مطلب این است که بالا رفتن انتظارات اجتماعی از طرف انقلاب و آثار آن بر مکانیزم عرضه و تقاضا و عدم کنترل الگوی مصرف تحمیلی از طرف خارج مرزها که با سرعت علوم و پژوهشها و اختراعات دائمی در حال تحوّل است دو مؤلفه اصلی ناهنجاریها در سیستم اقتصادی کشور است و اولین انعکاسش آنست که سود سرمایه بعنوان یکی از متغیرها در چهار بازار (سرمایه ـ کار ـ ابزار ـ کالا) نتواند نقش اصلی خود را ایفا نماید. از طرف دیگر نظام انقلابی، متغیّر کار را بعنوان عامل اصلی به بخش اقتصاد نظام خود تحمیل میکند و از این رو، جهش قیمتها از درگیری دو متغیّر سرمایه و کار در بخش اقتصاد نظام تعیین میگردد. لذا از آنجا که چالش بوجود آمده در ساختار اقتصادی کشور به متغیّر «کار» برمیگردد، نه میتوان مقوله بهرهوری را _ که به توان نیروی انسانی بازگشت میکند، _ حل شده دانست و نه موضوع اشتغال را؛ زیرا به دلیل بالا رفتن انتظارات اجتماعی، ثبات نسبی در طبقهبندی مشاغل بههم خورده و رفتار قاعدهمند مدیریت نظامهای سرمایهداری در ایجاد فاصله طبقاتی مشاغل شکل نمییابد و بیکاری بعنوان یک معضل، پایدار میماند. اما فائق امدن به این دو گانگی و تضاد اقتصادی موضوعی است که از حوصله این مقاله خارج است. تا اینجا مقدمه این کتاب مورد دقت و نقد قرار گرفت.